جدول جو
جدول جو

معنی تسکین ساز - جستجوی لغت در جدول جو

تسکین ساز(اَ جَ)
آرام کننده. آسایش رساننده. تسلی دهنده. درمان کننده درد. طبیب:
در این علت سرای دهر خرسندی طبیبت بس
چو تسکین سازت این باشد کند درد تو درمانی.
خاقانی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ جَهْ)
تسلی بخش. افزایندۀ آرامش:
چو تبخال کو تب برد درد دل را
به از درد، تسکین فزایی نبینم.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(اَ ثَ)
آنکه سبحه را بسازد. (بهار عجم) (آنندراج). سازندۀ سبحه. (ناظم الاطباء) :
چه گویم من از مهر تسبیح ساز
که رویم بود سوی او در نماز.
وحید (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(تَ/ تُو بَ / بِ)
آنکه موجب دشمنی و عداوت گردد، آنکه میان دیگران خصومت افکند، جنگ آور، جنگجو:
به هر سو که رو کرد کین ساز بود
میانشان یکی آتش انداز بود،
اسدی (گرشاسبنامه چ یغمائی ص 85)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تسبیح ساز
تصویر تسبیح ساز
نیایاکی
فرهنگ لغت هوشیار